مشخصات عملکرد فیلتر، توصیفات ضروری از عملکرد فیلتر به زبانی است که به راحتی توسط طراحان سیستم، کاربران، تولیدکنندگان فیلتر و غیره قابل درک باشد. گاهی اوقات سازنده فیلتر، مشخصات را بر اساس عملکرد قابل دستیابی فیلتر مینویسد. گاهی اوقات آنها توسط سازنده فیلتر بر اساس عملکرد قابل دستیابی فیلتر، یا برای کاربر یا برای یک کاتالوگ استاندارد محصول که به صراحت اعمال نمیشود، نوشته میشوند که مورد دوم را در اینجا مورد بحث قرار نخواهیم داد. در بیشتر موارد، مشخصات عملکرد اغلب توسط طراح سیستم نوشته میشود.
برای دستیابی به عملکرد مطلوب از سیستم، طراح عملکرد مورد نیاز فیلتر را در یک معیار توصیف میکند. در نوشتن چنین معیاری، اولین سوالی که باید به آن پاسخ داده شود این است: فیلتر برای چه چیزی استفاده میشود؟ هدف فیلتر باید به طور واضح و دقیق تعریف شود و این اساس نوشتن خواهد بود. در واقع هیچ روش سیستماتیکی برای مشخص کردن جزئیات عملکرد وجود ندارد. گاهی اوقات عملکرد سیستمی که فیلتر روی آن اعمال میشود باید در سطح خاصی باشد، در غیر این صورت در توضیحات بیشتر تمرکزی وجود نخواهد داشت. الزامات عملکرد یک فیلتر باید به راحتی تعیین شود، اما این اغلب کار آسانی نیست. هیچ الزام مطلقی برای عملکرد وجود ندارد. عملکرد باید تا جایی که پیچیدگی یا قیمت ممکن اجازه میدهد، بالا باشد. در این حالت، سیستم از فیلترهایی با عملکرد متفاوت استفاده میکند و عملکرد باید در برابر هزینه، پیچیدگی و توانایی قضاوت در مورد آنچه منطقی است، متعادل شود. معیار نهایی، مصالحهای بین آنچه مورد نیاز است و آنچه قابل دستیابی است، خواهد بود. این اغلب نیاز به ورود اطلاعات زیادی در مورد طراحی و تولید و ارتباط نزدیک بین کاربر و سازنده دارد. لازم به یادآوری است که مشخصاتی که کاربردهای عملی را برآورده نمیکنند، صرفاً جنبهی آکادمیک دارند. به عنوان مثال، بیایید به طور خلاصه این مسئله را بررسی کنیم: چگونه میتوان یک خط طیفی را در یک طیف پیوسته به دست آورد. بدیهی است که به یک فیلتر باند باریک نیاز است، اما چه پهنای باند و چه نوع فیلتری مورد نیاز است؟ انرژی خط طیفی منتقل شده توسط یک فیلتر در درجه اول به پیک عبور آن بستگی دارد (با فرض اینکه موقعیت پیک فیلتر همیشه میتواند با خط طیفی در مسئله تنظیم شود)، در حالی که انرژی طیف پیوسته به کل مساحت زیر منحنی عبور، از جمله ناحیه قطع طول موج دور از پیک، بستگی دارد. هرچه باند عبور باریکتر باشد، کنتراست بین پیوسته هارمونیک و طیف پیوسته بیشتر است، به خصوص با باریکتر شدن باند عبور که عموماً قطع را افزایش میدهد. با این حال، هرچه باند عبور باریکتر باشد، تولید آن گرانتر خواهد بود، زیرا باریک شدن باند عبور، دشواری تولید را افزایش میدهد. و همچنین نسبت کانونی مجاز را بزرگتر میکند، زیرا حساسیت به عدم همراستایی نوری را بیشتر میکند. نکتهی اخیر در اینجا به این معنی است که برای میدان دید یکسان، پهنای باند باریکتر فیلتر باید بزرگتر شود تا بتوان از نسبت کانونی بزرگتری استفاده کرد، اما این کار سختی ساخت و پیچیدگی کل سیستم را افزایش میدهد. یک راه برای بهبود عملکرد یک فیلتر، افزایش شیب لبهی باند عبور است، اما همچنان همان پهنای باند را حفظ میکند. یک شکل باند عبور مستطیلی کنتراست بالاتری نسبت به یک فیلتر سادهی فابری-پرو با همان نیمپهنا دارد و باند عبور این مزیت اضافی را دارد که نقطهی قطع از پیک فیلتر نیز بزرگتر میشود. توصیف این شیب لبه با پهنای باند ۱/۱۰ یا پهنای باند ۱/۱۰۰ قابل تعیین است. باز هم، هرچه لبه شیبدارتر باشد، تولید آن دشوارتر و گرانتر است.
–این مقاله توسط منتشر شده استتولید کننده دستگاه پوشش دهی در خلاءگوانگدونگ ژنهوا
زمان ارسال: ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴

